بحران جوهر اصلی سرمایه داریست!
کامران پایدار

اضطراب و تقلای فلاکتبار و تلاشهای نافرجام بانیان سرمایه داری جهانی برای فرار از مرداب بحران اجتناب ناپذیر دراین روزها بسیار دیدنی است. آن هم بخصوص در مراکز اصلی این نظام ضد بشری در مهد سرمایه داری آمریکا و اروپا! در چند هفته گذشته سیر نزولی نرخ سود همچون گرد بادی از امریکا تا اروپا و تا همه کشورهای بزرگ سرمایه داری و حتی تعدادی از کشورهای کوچک و پیش پا افتاده سرمایه داری را درنوردیده است. خیل عظیمی از کارگزاران و برنامه ریزان طفیلی و مفتخور این نظام منحط ضد انسانی٬ از کشیش های کلیساهای انگلیس و آمریکا گرفته تا آخوند های ابله و مرتجع در حکومت اسلامی ایران٬ از جرج بوش و نمایندگان نامحترم احزاب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا تا حزب کارگر در انگلیس، از راستهاى دولت فرانسه تا همپالگى هايشان در ديگر کشورهاى اروپا٬ از شیخ نشینهای حوزه خلیج و امثال امیر کویت تا خاوردور و همه جا؛ سقوط نرخ سود سرمایه جنب و جوشى راه انداخته است!

برده داران مدرن سودشان افتاده و تا حد زیادی متوقف و سقوط کرده است. در اين ميان مدیران و کارگزاران، برنامه ریزان و سیاستمداران ریز و درشت، اساتید دانشگاههایشان و ژورنالیستهای قلم به مزدشان٬ با تمام دم و دستگاه عریض و طویل تبلیغاتیشان با دستپاچگی و هراس تمام توان و ابتکار شان را به راه انداخته اند تا قضیه را ماستمالی کنند. همه دنبال راه خروجی هستند! یکی دیگری را متهم می کند به عدم برنامه ریزی و به کارگیری سیاستهای اشتباه! یکی دیگر علت بحران را در قانون عرضه و تقاضا و مبادله کالا جستجو می کند! آن دیگری سیاستهای مالی بانکها را و پرداخت وامهای بی حساب و کتاب در عرصه مسکن و معوق شدن این تسهیلات را ریشه بحران می دانند یا می خواهند اینچنین وانمود نمایند! هر کسى هرچه در چنته دارد بيرون ميريزد تا سرمايه دارى را از زير ضرب بيرون ببرد. در روز های اخیر ارزش دلار آمریکا و یورو اروپا همچنان سیر نزولی تخلف ناپذیر خود را طی می کند. بر اثر تعطیلی بسیاری از مراکز صنعتی در قلب آمریکا طی چند هفته گذشته بعلت عدم سود دهی کافی دهها هزار نفر مشاغل خود را از دست داده و به خیل عظیم بی خانمانها پیوسته اند. خطوط تولید رنو در فرانسه و اروپا که یکی از غولهای بزرگ خودرو سازی دنیاست فعلا به تعطیلی کشیده شده و قرار شده کارخانه های رنو در ترکیه، رومانی، اسلوونی و اسپانیا فعلا به مدت 2 هفته تعطیل باشند تا شاید معجزه ای از آسمان برای نجات نزول کند! قرار است 6000 نفر از کارگران و کارمندان کارخانجات رنو از کار اخراج شوند. البته به زبان بهتر از زندگی حداقلی هم که دارند ساقط شوند. از این تعداد 4000 نفرشان در فرانسه و 2000 نفر دیگر در کشور های اروپایی مشغول به کار بوده اند. تزریق 700 میلیارد دلاری پول از خزانه دولت آمریکا به بانکها و مراکز مالی و تصمیم به جایگزینی این مبلغ از محل مالیاتهای دریافتی از مردم تا این لحظه عملا بی نتیجه و عبث  بوده است. تصمیم دولت آلمان برای تزریق 500 میلیارد یورو به بانکها و مراکز مالی جهت نجات و پیشگیری از ورشکستگیشان با اعتراض شدید مردمی که منجر به اشغال مرکز بورس فرانکفورت شد. شعارهای مردم معترض در حین اشغال مرکز بورس این بوده: سر مایه داری نمی خواهیم! انسانها و محیط زیست نسبت به ارزش سهام ارجح هستند!  و...

در روزهای گذشته دلالان بورس در کویت بعلت سقوط قیمتها و رکود سنگین حاکم بر بازار بورس این کشور در اعتراض به وضع موجود در برابر کاخ امیر کویت دست به تجمع زده و خواهان تعطیلی بازار بورس در این کشور شده اند! در کنار همه این اوضاع و به تبعیت از این بازار آشفته و کساد، بهای نفت و طلا دچار سقوط آزاد شده و این سیر نزولی همچنان ادامه دارد. در این رهگذر دولتهاى مهجور و پرت افتاده از نظام سرمایه داری جهان مانند جمهوری اسلامی با توجه به عقب ماندگیهای صنعتی و محدودیتهای خاصی هم که دارند از این شرایط و اوضاع بی بهره نبوده اند. علیرغم ژستهای دروغین و جفتک اندازیهای امثال خامنه ای و احمدی نژاد تیر خلاص زن که می خواستند تمام این بحران و بن بست های سر مایه داری جهانی را خواست خدا برای نابودی نظام مادی و منحط سرمایه داری غرب جار بزنند٬ که حضرات و آیات عظام از آن مبرا هستند٬ نشد که نشد! ویروس مسری بیماری بحران جهانی سرمایه بسرعت تا زیر عبا و عمامه آخوند های ابله و شهوتران و شکم چران هم نفوذ کرده است. در این روزها در ایران بهای طلا سقوط بی سابقه ای داشته و بازار بورس آن هم به سبک و سیاق آخوند ها و از نوع اسلامیش دچار رکود شده است. حضرات و آیت الله های میلیاردر و دزد و  قاتل در حکومت اسلامی بعلت سقوط قیمت نفت در بازارهای جهانی شوکه شدند و در اندیشه اجرای سیاستهای اقتصادی  انقباضی هر چه بیشتری هستند. هم اکنون بحث کسری سر سام آور بودجه دولت، برداشتن هر چه بیشتر سوبسیدها و تهاجم هر چه بیشتر به زندگی کارگران و زحمتکشان زمزمه می شود! جمهوری اسلامی نه تافته جدا بافته ای است که مقرش در  مریخ و آسمانها باشد و نه خاص کرده ملائک و فرشتگان آسمانیست! جمهوری اسلامی حلقه اى از نظام سرمایه داری است. با اين تفاوت که ناهنجارى، عقب ماندگى به لحاظ صنعتی و فرهنگى و سياسى٬ با محدودیتها و تناقضات درونی خودش بواسطه بافت پر تناقض مذهبی که حتی سرمایه جهانی از پذیرفتنش ابا دارد. اما با همه اینها این حکومت که بر دریایی از خشم و فقر و سرکوب میلیونها انسان شریف و زحمتکش نشسته تحت هیچ شرایطی نخواهد توانست بی تاثیر و بی نصیب از بحران نظام سر مایه داری جهانی باشد. در حقیقت جمهوری اسلامی یکی از حلقه های کوچک و نا چیز سرمایه داریست و به یقین تبعات این بحران جهانی و بن بستهایش گریبان حکومت اوباش اسلامی را بیش از پیش خواهد فشرد. اراجيف سران رژيم عليه مارکسيسم و کمونيسم روشن ميکند که ترس حضرات از عواقب بحران کجاست!

این بحران، بحران جهانی سرمایه٬ ناشی از شرایط خاص ترکیب ارگانیک سرمایه است. همان عاملی که مارکس بدرستی بر آن انگشت نهاد. علیرغم همه پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی حاضر و رقابت بین سرمایه داران برای سود بیشتر٬ هرچه سهم سرمایه ثابت (ماشین آلات و وسایل تولید پیشرفته) نسبت به بکار گیری سرمایه متغیر (نیروی کار انسانی بمثابه منشا اصلى ارزش اضافه) بیشتر شود٬ در نهایت و محاسبه آخر سود و ارزش  بدست آمده نسبت به هزینه ای که برای بکارگیرى ماشین آلات پیشرفته مصرف شده کمتر است و این تمام راز اصلی و اجتناب ناپذیر بحران سرمایه داری است. نه خدا و نه عرضه و تقاضا و نه سو مدیریت و نه هیچ عامل دیگری دخیل نیست! سوال اینجاست؟ چه شد و کجا رفت آن همه ان همه وعده های دروغین حامیان سرمایه داری در پس سقوط سرمایه دولتی در شوروی سابق و اقمارش! کجا رفتند و چگونه خاموش شدند آن همه سازها و شیپورهائی که در مدح نظم نوین جهانی سرمایه داری و بازار آزاد و در مذمت مارکس و کمونیسم کوک شده بودند! کجا رفتند پست مدرنیستها و همانهایی که پایان تاریخ را اعلام داشته و از مارکس و کمونیسم شیطان سازی مینمودند! اما در کنار این همه آشفتگی و بن بست و بحران علاج نا پذیر اقتصاد سرمایه داری با همه کثافتش٬ دریایی از فقر و محرومیت و گرسنگی و بی خانمانی و تن فروشی و جنگ و قتل به زندگی میلیونها نفر در گوشه و کنار دنیا تحمیل شده است. انسانهایی که از وضعیت موجود متنفر و منزجرند، انسانهایی که خواهان یک زندگی آزاد و برابر و مدرن و مرفه هستند٬ انسانهایی که خواهان یک دنیای بهترند و بر فراز این همه گنداب سرمایه داری، و تمام تباهی ضد انسانیش این کمونیسم مارکس و منصور حکمت و جنبش کارگریست که همگان را چشمک زنان بسوی یک دنیای عمیقا انسانی و سوسیالیستی فرا میخواند. در ايران زمینه بیش از پیش برای وقوع یک انقلاب کمونیستی کارگری فراهم خواهد شد. *